گزارش جذاب از کنسرت شهرام شکوهی در تهران

گزارش جذاب از کنسرت شهرام شکوهی در تهران

کنسرت شهرام شکوهی در تهران

گزارش جذاب از کنسرت شهرام شکوهی در تهران

 

به گزارش روبیکس موزیک وقتی شنیدم این چهل و دومین کنسرت شهرام شکوهی در تهران است، تعجب کردم. 42 کنسرت در تهران با احتساب متوسط 1500 نفر در هر اجرا می شود نزدیک به 63 هزار نفر. عدد قابل توجهی است. رکورد خوبی هم هست. شاید بتوان گفت برای کسی که از انتشار سومین آلبومش فقط چند هفته می‌گذرد، رقم فوق العاده‌ای است. ضمنا این اولین کنسرت شکوهی بعد از انتشار آلبوم « تا نفس هست» است که به عقیده من، آلبوم قابل اعتنایی است و چند قطعه اش خیلی خوب و شنیدنی و با قابلیت ماندگار شدن است.

***

شنیدن آهنگ های جدید همیشه جذاب است؛ به ویژه که آلبوم را شنیده باشی و بالا و پایین‌هایش برایت مشخص شده باشد. به همین دلیل دوست داشتم که چهل و دومین کنسرت شهرام شکوهی در تهران را ببینم. شاید جالب باشد بدانید که در اولین کنسرت او در تهران هم حاضر و طعم اولین اجرای زنده او را هم چشیده بودم. از آن جالب‌تر اینکه شانس حضور در اولین کنسرت شکوهی پس از آلبوم دومش «کولی عشق» را هم داشتم. حالا پس از نزدیک به دو سال فرصتی بود تا در اولین کنسرت آلبوم جدیدش در تهران به سالن بروم و ترانه‌های قدیمی و جدید او را همراه با هوادارانش زمزمه کنم. به ویژه اینکه، شهرام شکوهی در کنسرت‌هایش، مخاطبان را هم وارد بازی می‌کند و با همراهی علاقه‌مندانش سعی می‌کند یک خاطره خوب برای شان بسازد و البته انها را با صدای گرفته به خانه‌هایشان بفرستد.

***

سالن میلاد نمایشگاه در کنسرت‌های شهرام شکوهی کمی با بقیه کنسرت‌های پاپ متفاوت است. طی این سال‌ها که در کنسرت‌های مختلف حاضر می‌شوم، به دیدی درباره مخاطبان کنسرت‌ها دست پیدا کرده‌ام. اگر فعلا به طبقه اجتماعی کنسرت روها نپردازم، می‌توانم بگویم که بعضی کنسرت‌ها تین‌ایج پسند است. یعنی اغلب دختران دبیرستانی و تازه دانشجو شده، خانواده یا دوستان را همراه خود می‌کنند و انها هستند که با آرتیست می‌خوانند. بعضی کنسرت‌ها مثل چارتار را جوانان عموما تحصیلکرده و شیک تشکیل می‌دهند. می‌خواهم بگویم که هر آرتیستی تقریبا – و البته نه دقیقا – جامعه مخاطب خاصی دارد اما گونه‌گونی مخاطبان شهرام شکوهی بیش از بقیه است. هم همان جوانان تحصیلکرده هستند، هم تین‌ایج‌ها و از همه جالب‌تر خود پدر و مادرها. صدای شکوهی و نوع قطعات و اشعاری که طی این سالها انتخاب و اجرا کرده، توانسته گروه‌های مختلف اجتماعی و سنی را به خود جلب کند و این البته کار ساده‌ای نیست. این بار هم اوضاع بر همین مدار می‌چرخید. قطعاتی مثل مدارا و دل‌دیوونه را همه سالن می‌خواندند و زمان اجرای قطعاتی مثل انگیزه، تین‌ایج ها، سالن را روی سرشان می‌گذاشتند.

***

بعضی هستند که می‌گویند اجراهای زنده موسیقی در ایران شبیه هم‌اند. خواننده و گروهش می‌آیند روی صحنه و ساز می‌زنند و می‌خوانند. طبیعتا حرف نادرستی نیست اما اگر قصدمان این است که بگوییم اگر یک بار کنسرت بروی و پس از آن هم اگر نرفتی، چیزی را از دست نداده‌ای، صحبت گزافه‌ای است. اکت آرتیست و نوازندگانش، برنامه‌ریزی و کنداکتور اجرا، نورپردازی و از همه مهم‌تر فکر، انرژی و زمانی که برای ایجاد تفاوت در کنسرت و به احترام مخاطب صرف شده، تفاوت‌های یک کنسرت خوب و یک کنسرت معمولی در اشل اجرا در تهران است. منظورم از این تفاوت بیشتر به حاشیه‌های اجرا بر می‌گردد تا متن‌اش. همین که برای اجرای هر قطعه، فکر شده باشد و مثلا فیلم یا کلیپی متناسب با آن قطعه و همزمان با اجرا، در ال‌ای‌دی‌های بزرگ سالن به نمایش در بیاید، نشان می‌دهد که تیم اجرا و پشتیبان برای مخاطبان شان احترام قائل اند.

***

کنسرت با نورپردازی فوق‌العاده و حس و حال خوبی با قطعه جدید آلبوم شهرام شکوهی آغاز شد که همراهی جمعیت نشان می‌داد توانسته موفق باشد. در واقع این قطعه اول آلبوم جدید یعنی «دل بستم» کاری در اشل انگیزه است که پکیجش شاید بهتر و جدی‌تر از آن باشد. طوری که المان‌های کار شهرام شکوهی را در این قطعه بیش از انگیزه می‌بینیم. موفقیت انگیزه احتمالا باعث شده تا شکوهی این قطعه شاد و اکتیو را به عنوان اولین قطعه آلبوم جدیدش انتخاب کند؛ قطعه‌ ای که آغازگر خوبی برای هر کنسرتی است. این قطعه اساسا کنسرتی است و آدرنالین خون مخاطب را ناخوداگاه بالا می برد و او را آماده ورود به یک اجرای دو ساعته با اوج و فرودهای زیاد می‌کند.

***

یکی از شباهت‌های آلبوم‌ها و کنسرت‌های شهرام شکوهی هم چینش قطعات است. همان طور که او در آلبوم‌هایش تلاش کرده تا روند سینوسی قطعات اکتیو و مدرن و قطعات آرام و مبتنی بر گیتارش را رعایت کند، در کنسرت هم از همان فرمول موفق برای جلب نظر مخاطب و تثبیت حس و حال خوب او استفاده می‌کند. بعد از هر قطعه اکتیو او یکی از قطعات آرام و دلی‌اش را برای مخاطبان اجرا می‌کرد و همین حس و حال متفاوت، مخاطب را با برنامه او همراه می‌کرد. بعد از «دل بستم»، «توبه شکستم» را خواند و بعد از « من و بارون»، «مدارا» را.

***

با انتشار آلبوم جدید، کنداکتور هم طبیعتا تغییر می‌کند و اصلا باید هم همین طور باشد. چون مخاطب که الزاما جدید نیست و هستند کسانی که مثل من پیش از این هم در کنسرت‌های شکوهی شرکت کرده‌اند. پس شاید چاره‌ای نباشد که بعضی قطعات محبوب مثل «جادوی چشات» یا « دلم خونه» در این کنسرت، اجرا نشوند. اما بعضی قطعات مثل «لیلی و مجنون» و «مدارا» جزو شاخص‌های کارنامه شکوهی و اساسا سازنده امضای او هستند. پس این قطعات باز هم اجرا می‌شوند و البته که همراهی بیش از پیش مخاطبان را در پی دارند. واقعیت این است که اجرای بعضی از این قطعات مثل مدارا با آن تحریرها و ویبریشن های متوالی، کار بسیار سختی است که شکوهی در اجرای آنها سنگ تمام گذاشت. احتمالا شما هم این حس را داشته‌اید که نگران باشید مبادا حنجره یک جا جواب ندهد و کار به اصطلاح در نیاید، اما شکوهی واقعا این قطعات سخت را بسیار خوب و توانا اجرا کرد.

***

برای خود من باور نکردنی بود که قطعه « انگیزه» همان قطعه‌ای باشد که مردم اجرای دوباره‌اش را از شهرام شکوهی بخواهند. فکر می‌کردم این قطعه «دل دیوونه» باشد. اما وقتی انگیزه با ان تنظیم متفاوت و شادش اغاز شد، سالن روی هوا رفت. قطعه را بیشتر مردم خواندند تا شکوهی و البته همین که کار تمام شد، دوباره از او خواستند تا کار را دوباره اجرا کند. هرچند شکوهی هم چند کلمه‌ای با انها صحبت کرد و گفت چند ثانیه از یک قطعه دیگر را می‌خواند و اگر مردم نخواستند نیمه‌کاره رهایش می‌کند و انگیزه را دوباره می‌خواند. اما وقتی «تا نفس هست» با آن تصاویر زیبا از جنگل‌های مه گرفته و کرین زیبای دوربین شروع شد، سالن با تشویق شکوهی از او خواستند تا به کارش ادامه بدهد. با این حال نمی‌شد مقابل خواست جمعیت مقاومت کرد و پیش از اجرای آخرین قطعه باز هم «انگیزه» سالن را به بالاترین میزان سروصدای کنسرت رساند.

***

«دل دیوونه» هم یک حسن ختام واقعی بود؛ بهترین انتخاب برای پایان کنسرتی که پرشور اما منظم و شاد اما پر احساس بود. قطعا منظورم از شاد این نیست که فقط قطعات ریتمیک و شش و هشت در ان اجرا می شد که شکوهی را بیشتر با غم صدایش می‌شناسیم. شادی درونی مردم پس از این کنسرت را در راهروی طولانی سالن میلاد نمایشگاه و با لبخندهایشان در خنکای نسیم نیمه شب خیابان سئول می شد حس کرد؛ چیزی نزدیک به رویای یک نیمه شب تابستان.

این کنسرت به همت موسسه اکسیر نوین به مدیریت محمدرضا خانزاده برای دو شب در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران برگزار شد.

 

دیدگاه خود را بگذارید