تیترهای موسیقی مطبوعات کشور
تیترهای موسیقی مطبوعات کشور
تیترهای موسیقی مطبوعات
به گزارش روبیکس موزیک روزنامه ایران:کنسرت «ناگفته» برگزار شد
شهرام ناظری: فضای موسیقی در دولت جدید بهتر شده است
شهرام ناظری میگوید، حضور بزرگان دولت در کنسرتها بیانگر این موضوع است که راه موسیقی باز میشود.
به گزارش «ایران»، از آخرین باری که حافظ ناظری در کنار استاد شهرام ناظری اجرای کنسرت داشت، ۱۵ سال میگذرد و به هر تقدیر ۱۲ و ۱۳ شهریورماه فرصتی بود تا «ناگفته»های حافظ ناظری برای نخستین بار برای آزمون و خطا روی صحنه بیاید. اجرای کنسرتی که با حضور قابل توجه دوستداران موسیقی در تالار وزارت کشور برگزار شد. کنسرت «ناگفته» که شامگاه جمعه در دوسانس برگزار شد به دو بخش اختصاص داشت که بخش اول آن اجراهایی چون «صلح اتمی»، «نهان مکن»، «باز آمدم باز آمدم»، «مرا میبینی و هر دم…» و مثنوی خوانی بود؛ بخش دوم کنسرت نیز قطعاتی از آلبوم «ناگفته» چون «آفرینش» و «بازگشت جاودانگی»به مخاطبان ارائه شد. اما از نکات قابل توجه کنسرتهای موسیقی که این روزها بیشتر به چشم میخورد حضور دولتمردان کابینه یازدهم است که باید این موضوع را به فال نیک گرفت.
دراین کنسرت که با حضور حسین فریدون دستیار ویژه رئیس جمهوری و عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی برگزار شد، شهرام ناظری ضمن عرض خیر مقدم به میهمانان گفت: بسیار خوشحال هستیم که سعادتی شد تا امشب در کنار شما کنسرتی را برگزار کنیم و امیدواریم شب خوب و خاطره انگیزی را در خدمت شما داشته باشیم. من زیاد درباره کاری که امشب میخواهیم به شما عرضه کنیم صحبت نمیکنم. بخشی از کار در آلبوم «ناگفته» به سمع و نظر شما رسیده است و فکر میکنم این کنسرت یکی از معدود برنامههای زنده موسیقایی باشد که با این ترکیب ارکستر روی صحنه میرود. امیدوارم اجرای امشب مورد قبول صاحبنظران قرار بگیرد و ما هم بتوانیم از نفس و انرژی شما، انرژی بگیریم و برای مدتهای مدید این انرژی را برای کار دیگر به کار ببریم.
شوالیه آواز ایران اظهار کرد: خوشبختانه فضای موجود آن طور که حس میشود به سمت خوب بودن میرود. همین که برخی از بزرگان دولت گاهی در کنسرتها حضور پیدا میکنند نشان دهنده این است که راه موسیقی باز میشود و سختیها دیگر بشدت قبل نیست. ناظری با اشاره به تأثیر موسیقی در جامعه، تصریح کرد: حضور بزرگان دولت در کنسرتها اتفاق خوبی است زیرا بیانگر این موضوع است که ترس از موسیقی ریخته است.
این خواننده موسیقی حماسی در بخش دیگری از صحبتهای خود به بستری شدن محمدرضا شجریان خواننده موسیقی ایرانی در بیمارستان اشاره کرد وگفت: امثال محمدرضا شجریان در موسیقی ایرانی به قدری کم هستند که باید قدردان تک تک آنها باشیم و قدر حضور آنها را بدانیم. بنده به سهم خود برای این استاد مسلم موسیقی ایرانی آرزوی سلامتی و طول عمر دارم و امیدوارم هرچه زودتر سلامتی کامل خود را به دست بیاورند.
حافظ ناظری که در این کنسرت برای نخستین بار از ساز سهتار ابداعی خود به نام «حافظ» رونمایی کرده بود بعد از اجرای این بخش از کنسرت خطاب به تماشاگران گفت: باعث سعادت است که این فرصت بعد از ۱۵ سال دوباره برای من فراهم شد که در خدمت شما عزیزان باشم و از اینکه در این مدت از من حمایت کردید بسیار ممنونم.
قمشه ای در کنسرت ناظری
دکتر حسین الهی قمشه ای نیز در حاشیه کنسرت استاد شهرام ناظری و حافظ گفت؛ وقتی متوجه شدم که این کنسرت قرار است برگزار شود با علاقه شخصی در این کنسرت حضور پیدا کردم؛ و پس از سالها و برای اولین بار یک موسیقی متفاوت شنیدم و هنوز تحت تأثیر اتفاقاتی هستم که در اجرا رخ داده است؛ حافظ ناظری توانست در این اثر هارمونی موسیقی غرب را بخوبی به موسیقی ایرانی بیاورد اتفاقی که تا به امروز در این سطح شاهدش نبودیم. در بخش مثنوی خوانی هم بسیار خوشحالم که استاد و حافظ از نسخه قدیمی مثنوی استفاده کردند که این نشان دهنده تسلط شان به اشعار مولانا است.
روزنامه ارمان:تغییر مکان برگزاری جشن خانه موسیقی
معاون اجرایی خانه موسیقی با تشریح جزئیات برگزاری دومین فستیوال موسیقی تهران از تغییر مکان برپایی این دوره از فستیوال و جشن سالانه خانه موسیقی سخن گفت. حمیدرضا عاطفی در گفتوگو با مهر، با اشاره به جزئیات برگزاری دومین فستیوال موسیقی تهران بیان کرد: از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ مهر ماه امسال دومین فستیوال موسیقی تهران در برج میلاد تهران با میزبانی خانه موسیقی برگزار میشود. مراسم اختتامیه این دوره همزمان با جشن سالانه خانه موسیقی خواهد بود و در این مراسم برگزیدگان یکساله موسیقی ایران نیز در مرکز همایشهای برج میلاد معرفی و تجلیل میشوند. وی ادامه داد: طی مدت برگزاری دومین فستیوال موسیقی تهران، ارکستر موسیقی ملی به رهبری استاد فرهاد فخر الدینی، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری علی رهبری، کنسرت موسیقی پاپ به خوانندگی محمد علیزاده و کنسرت موسیقی سنتی به خوانندگی شهرام ناظری کنسرتهایی را برگزار میکنند. البته هنوز گزینه خوانندگی ارکستر ملی نهایی شده است. معاون اجرایی خانه موسیقی درباره جزئیات جشن سالانه این نهاد نیز توضیح داد: همزمان با برگزاری مراسم اختتامیه دومین فستیوال موسیقی تهران، جشن سالانه خانه موسیقی نیز برگزار میشود که طی آن ضمن اجرای برنامههای مختلف موسیقایی برگزیدگان و تجلیل شوندگان سالانه هر بخش در رشتههای رهبری اکستر، موسیقی کلاسیک، موسیقی ایرانی، پژوهش، موسیقی نواحی، ساز سازی، صدابرداری و رسانه معرفی میشوند. ضمن اینکه جدای از این بخشها هم تعدادی تقدیر و تجلیل از هنرمندان برگزیده موسیقی ایرانی داریم که اسامی این عزیزان به احتمال فراوان در نشست خبری اعلام خواهد شد. عاطفی ادامه داد: مرحله بلیت فروشی اینترنتی دومین فستیوال موسیقی تهران به زودی آغاز میشود و طبق تصمیمهایی که در ستاد برگزاری گرفته شده بنا داریم نهایت تلاش خود را برای کاهش قیمت بلیتها انجام دهیم تا تعداد بیشتری از مخاطبان موسیقی به دیدن این برنامههای بیایند. وی درباره دلایل برگزار نشدن دومین فستیوال موسیقی تهران در عمارت مسعودیه تصریح کرد: تمام تلاش ما این بود که فستیوال موسیقی تهران همانند سال گذشته در عمارت مسعودیه تهران برگزار شود اما به دلیل اینکه مدیریت این مکان تاریخ شرایطی را به ما اعلام کرد که اجرای آن برای ما بسیار دشوار بود مجبور شدیم تا مکان برگزاری این فستیوال و جشن سالانه خانه موسیقی را به برج میلاد انتقال دهیم که در این راه مدیریت میلاد محبت قابل توجهی به ما داشت. معاون اجرایی
خانه موسیقی در پایان عنوان کرد: بعد از اینکه نامه نگاریهای ما برای برگزاری فستیوال در عمارت مسعودیه انجام گرفت مسئولان این مجموعه اعلام کردند که به دلیل احتمال آسیب دیدن حوض محوطه مرکزی، نمیتوانیم روی حوض را بپوشانیم و به ما گفتند دور حوض صندلی بچینیم که چنین چینشی برای برگزاری یک کنسرت مناسب نیست در حالیکه ما طوری طراحی کرده بودیم که هیچ لطمهای به این مکان تاریخی وارد نشود. به هر حال نتیجه این شد که برای عقب نماندن از برنامهریزیهای جشن و فستیوال مکان برگزاری را به برج میلاد منتقل کنیم.
روزنامه اعتماد:شوالیه آواز ایران با «حافظ» روی صحنه رفت
سرانجام به نوازندگان خارجی «حافظ» ویزا ندادند، بیآنکه دلیلی برای این ماجرا بیان شود. حضور نوازندگان خارجی در ایران البته سری دراز دارد. قرار بود بعد از «کیتارو» بسیاری از چهرههای برتر موسیقی جهان به ایران بیایند. نام «یانی» و خیلیهای دیگر هم در این لیست بود، حالا اما هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد و بالطبع امکان حضور این نوازندگان برای حافظ ناظری هم امکانپذیر نشد. با این وجود «شهرام» و «حافظ» ناظری در دو شب با حضور چهرههای نوازندگی برتر ایران در کنسرت «ناگفته» با هم خواندند و ساز ابداعی «حافظ» هم به صدا درآمد. این کنسرت که تاکنون در چند سالن بزرگ در دنیا از جمله «kodak theatre»- سالن اجرای مراسم اسکار- روی صحنه رفته است، برای نخستین بار برای مخاطبان ایرانی نیز اجرا شد و نوازندگان ایرانی به جای هنرمندان خارجی که به دلایلی نتوانستند به ایران بیایند، ساز زدند و شهرام ناظری با فرزندش، قطعات خاطرهانگیزش را اجرا کرد.
شوالیه آواز ایران از سالن غیراستاندارد وزارت کشور گلایه کرد و البته به این نکته اشاره داشت که تمرکز مخاطبان سبب شده است تا این امکان برای آنان به وجود آید که در محیطی آرام به اجرای برنامه بپردازند. در این کنسرت قطعات معروفی از شهرام ناظری، اینبار با همراهی فرزندش بازخوانی شدند؛ قطعاتی مانند «نهان مکن»، «مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم»، «باز آمدم، باز آمدم» و همچنین چند فصل از آلبوم ناگفته مانند «آفرینش» و «بازگشت جاودانگی» که در بیشتر آنها، حافظ ناظری قبل یا بعد از پدرش ابیاتی را میخواند.
این کنسرت با اتفاق دیگری نیز همراه شد. «حافظ» ساز سهتار را تکامل داده و آن را به همین نام گذاشته است. حدود ۴٠ نمونه از این ساز، پس از سه سال زمانی که برای رسیدن به نمونه نهایی صرف شد، ساخته شده است. در ساز «حافظ» دو سیم به چهار سیم سهتار اضافه شده و از این نظر، فرکانس صدای آن بمتر است و گستره هارمونیک وسیعتری را در قیاس با سهتار دارد. او در این کنسرت به مشکلاتی که برای اجرای کنسرت داشت، اشاره کرد و البته یادآور شد: «من بعد از ١۵ سال این افتخار را پیدا کردم که روبهروی شما بنشینم و از حضور و حمایت شما مخاطبان تشکر میکنم. قرار بود بزرگان موسیقی دنیا در این کنسرت همراه ما باشند، اما بهدلیل یکسری مسائل حضور آنها ممکن نشد؛ اما از آنجا که هر اتفاقی جنبه مثبت و منفی دارد، جنبه مثبت این اتفاق نیز ایجاد فرصت آشنایی با این هنرمندانی است که امشب با ما برنامه گذاشتند. این نوازندگان ایرانی چیزی کمتر از بزرگان موسیقی دنیا ندارند. امیدوارم وزارت ارشاد توجه بیشتری به موسیقی داشته باشد. این هنرمندان قابلیت آن را دارند که نام ایران را در جهان بزرگ کنند، در شرایطی که نیاز داریم، فرهنگ ایران را به دنیا معرفی کنیم.»
در کنسرت «ناگفته» پدرام فریوسفی (ویلن)، میثم مروستی (ویولا)، آتنا اشتیاقی (ویلنسل)، شهریار نظری (دف/ بم باژ)، فرهاد صفری (زروان/ کارنگ) و بابک غسالی (عود) هنرنمایی کردند. همچنین یک گروه سه نفره از خوانندگان زن به عنوان گروه کر، خوانندگان اصلی را همراهی کردند، البته صدای این گروه در برخی قطعهها بلندتر از خواننده اصلی و نامتناسب میشد.
روزنامه شرق: دولتآبادی: شوریدگی مشکاتیان نگرانم کرد
دوستان پرویز مشکاتیان آمدند. هرچند خود او در میان آنها نبود اما آنها با گردآمدن دور یکدیگر، یاد و خاطره این آهنگساز و نوازنده سنتور را زنده کردند.
آیین اختتامیه هفته بزرگداشت پرویز مشکاتیان جمعه، ١٣ شهریور در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که هنرمندانی همچون لوریس چکناواریان، محمود دولتآبادی، داوود گنجهای، مجید درخشانی، داریوش پیرنیاکان، اردشیر کامکار، علیاکبر شکارچی، بیژن کامکار، عطاءالله امیدوار، صدیقتعریف، محمد سلمانی، گوهر خیراندیش، بهروز رضوی، فرهنگ جولایی، الهام صفویزاده و… حضور داشتند، کلیپی از زندگی هنری پرویز مشکاتیان که توسط خود او روایت میشد، پخش شد و در بخش دیگری از این برنامه، محمود دولتآبادی، نویسنده شناختهشده ایرانی، روی سن آمد: «پخش صحبتهای پرویز مشکاتیان غم من را دوچندان کرد. او یک اتفاق بود مثل هر هنرمند دیگری. اتفاق چیزی است مثل رعد. مشکاتیان در رعد خودش آتش گرفت. در آخرین دیداری که با او داشتم، شوریدگی مشکاتیان در آن حدی بود که مرا نگران کرد. انسانی که در این تصاویر میبینیم، در کمال خردمندی و آگاهی و بصیرت صحبت میکند». به گزارش ایسکانیوز، او سپس به آخرین دیدار خود با این موسیقیدان اشاره کرد: «در آن دیدار من را بسیار نگران کرد و در هنگامی که شنیدم یادمانی برای او در حال برگزاری است فکر کردم که اگر بنا باشد صحبتی بکنم چه خواهم گفت و آنچه که میگویم نتیجه پرویز مشکاتیان در مقام یک هنرمند بیهمتاست نه درباره خود او. شوریدگی یکی از تهدیدهای هنرمند است. اگر آن غلیان و شوریدگی نباشد، بیگمان چیزی هم از او حاصل نمیشود و پرویز مشکاتیان در یک دورهای به این شوریدگی مجال داد. مجالدادن هنرمند به شوریدگی یعنی به مد دریا بگویی بیا مرا ببر».
روزنامه فرهیختگان:شهرام ناظری در کنسرت «ناگفته»:
راه موسیقی باز میشود
شهرام ناظری به همراه پسرش حافظ جمعهشب، ۱۳ شهریور در تالار وزارت کشور در کنسرت «ناگفته» مخاطبانش را خطاب قرار داد تا در حضور میهمانهای ویژهاش ازجمله حسین فریدون دستیار ویژه رئیسجمهور و عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی بگوید: «حضور بزرگان دولت در کنسرتها اتفاق خوبی است زیرا بیانگر این موضوع است که ترس از موسیقی بهویژه در طیف دولتیها ریخته است و این دوستان اگر باور کنند موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی کلاسیک تا این حد مقدس است، فضای موسیقی نیز بهتر خواهد شد.
همین موسیقی وقتی با اشعار بزرگانی چون حافظ، فردوسی، مولانا و سعدی ترکیب شود شما میتوانید بهترین و مقدسترین موسیقیها را تجربه کنید.»
این خواننده موسیقی ایرانی خشنود از استقبالی که از کنسرت او و فرزندش شده است، هم گفت: «این استقبالی که طی روزهای گذشته از کنسرت «ناگفته» شده مایه دلگرمی ما هنرمندان و شاید هم تنها دلگرمی ما به جهت سالهایی که گذشت، باشد. بنده در این ۳۷ سال همچنان در خدمت هموطنان عزیزم بودم و در کنار آنها با عشق آثاری را انجام دادم که همگی آنها با دست خودم بوده و از هیچکس هم کمکی نگرفتهام.
من در این مدت به دلیل حس خوبی که شما دوستداران موسیقی به من دادید موفق شدم بیش از ۵۰ اثر موسیقایی تولید کنم و در این مدت هم با پستیبلندیهای زیادی روبهرو شدم که پیمودن راه را برای ما دشوار کرد.» ناظری امیدوار از فضای موجود گفت: «فضای موجود آنطور که حس میشود به سمت خوب بودن میرود. همین که برخی از بزرگان دولت گاهی در کنسرتها حضور پیدا میکنند نشاندهنده این است که راه موسیقی باز میشود و سختیها دیگر بهشدت قبل نیست.
جالب اینجاست وقتی ما در گذشته به شهرستانها میرفتیم و کنسرتی را برگزار میکردیم استاندار در این کنسرت حضور پیدا نمیکرد و گویی میترسید که میز خود را از دست بدهد، اما همین که از نزدیکترین افراد به رئیسجمهور و وزیر راه و شهرسازی به کنسرت ما میآیند جای بسی خوشحالی است و صد البته برای من هم بسیار جالب است وزیری که اصلا در حوزه فرهنگ و هنر فعالیتی ندارد کنسرت رفتن را دوست دارد.»
این خواننده به ماجرای کسالت پیش آمده برای محمدرضا شجریان هم اشاره کرد و گفت: «امثال محمدرضا شجریان در موسیقی ایرانی به قدری کم هستند که باید قدردان تکتک آنها باشیم و قدر حضور آنها را بدانیم. بنده به سهم خود برای این استاد مسلم موسیقی ایرانی آرزوی سلامتی و طول عمر دارم و امیدوارم هرچه زودتر سلامتی کامل خود را به دست بیاورند.»
بعد هم از کیفیت بد صدابرداری سالن وزارت کشور گلایه کرد و گفت: «متاسفانه سالنی که در شأن اجرای یک اثر موسیقایی خوب باشد در ایران وجود ندارد و به نظر من صدابرداران این تالار هنرنمایی میکنند که میتوانند حتی چنین صدایی را از کنسرت به مخاطب ارائه دهند. بهطور حتم اگر شرایط صدای این تالار که قطعا ویژه برگزاری کنسرت نیست از آکوستیک بهتری برخوردار بود کیفیت صدا و اجرای کنسرت نیز زمین تا آسمان فرق میکرد.» در کنسرت «ناگفتهها» برای نخستین بار از سه تار تکامل یافته «حافظ» ساخته حافظ ناظری رونمایی شد که به گفته خودش برای ساخت این ساز بیش از سه سال وقت صرف شد و نزدیک به چهل نمونه از آن ساخته شد تا درنهایت این طرح نو، انتخاب و تکمیل شد.
واکنش علی قمصری به رواج ناراستی
حافظ یا مسی؟
دیگر گوش ما روزنامهنگاران موسیقی به هیاهو عادت کرده و اندکی نیز فراتر رفته است: چراکه گاهی هم از فرط شنیدن بیحس شدهایم. یعنی دیگر برایمان فرقی نمیکند که چه کسی از خودش چه تصوری دارد یا فلان هنرمند در باورش، خود را همپای کدام موزیسین تراز اول میداند یا حتی بیرقیب میپندارد. دیگر حتی اگر کسی هم مثل فرعون که در جامعه آن روزگار مصر ادعای خدایی میکرد، حالا بیاید در جامعه موسیقیمان پیدا شود و ادعای برصدر بودن کند بازهم تاثیر چندانی در ما نخواهد کرد، چراکه به گفته شیخ سخن سعدی شیرازی باور داریم: «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید!»
برای همین، وقتی باورمان این باشد سعی میکنیم تنها یکبار معضلی بهنام «خود مرکز عالم پنداری» را آشکار کنیم و بگوییم که چه کسی از خودش تصورات میبافد و چه کسی از جنس «در عمل نشان دادن» هنرش است؛ از آن پس، هر روز دیگر قلم بر باطل نمیچرخانیم و عمر بر سر این نمیسوزانیم که چرا فلان موزیسین که هنوز در رشته موسیقی درس نخوانده و نت را هم نمیداند، ادعای منتقد موسیقی بودن دارد یا فردی که دانش موسیقی کلاسیک را تحصیل نکرده، ادعای نوشتن اثری فراتر از باخ و بتهوون دارد. چراکه میدانیم ریشه اینگونه تصورهای فراتر از باور، مسالهای ذهنی و شخصی است و اگر هم چند صباحی فردی با این روحیات پیدا شود و ادعاهای بزرگی کند؛ به هر حال روزی میرسد که خمیرمایه خود را نشان میدهد. در نتیجه نگران نیستیم که هر کسی چگونه خود را تبلیغ میکند. با این حال گویا این مساله در نظر برخی انفعال و سکوت روزنامهنگاران و جامعه موسیقی محسوب میشود که البته اینگونه نیست و همانطور که در ابتدای مطلبم نوشتم سعی ما این است که وقت مخاطبمان را بیهوده هدر ندهیم. اما وقتی موزیسینی به رواج «ناراست» در جامعه واکنش نشان میدهد برخود لازم میدانیم که نظرش را بهعنوان تلنگری به بدنه جامعه سالوسزده وارد کنیم. هرچند واکاوی آنچه حافظ ناظری درباره جایگاه خود و آلبومش، در رسانهها و فضای مجازی تاکنون منتشر کرده خود گویای ماجراست و هر آنکه اندکی از موسیقی بهرهای برده، میتواند بهروشنی درباره او و ادعاهایی که در یکسال و نیم گذشته مطرح کرده، تشخیص دهد که ماجرا چیست؟
مسلما کسی نیست که از موفقیت جوان موزیسین ایرانی در ابعاد جهانی ناخرسند باشد یا موفقیتهای او را نادیده بگیرد و بیارزش بشمارد. اما وقتی آنچه جلوه داده یا مطرح شده مستند نباشد، پرواضح است که پای مسائل دیگر درمیان است.
شهریور پارسال در همینجا پروندهای را ویژه حافظ ناظری و بررسی ادعاهای او پیرامون آلبوم «بعد یازدهم» منتشر کردم و صحت و سقم ادعاهای مطروحه را که متاسفانه در نشریه دیگری منتشر شده بود، منعکس کردم. * و بر حکم «در خانه اگر کس است یک حرف بس است» ما را سر این بود که دیگر بحث را ادامه ندهیم، بلکه روزی شاهد دور شدن حاشیهها و حضور هنرمند جوانی باشیم که در روزگار جوانی هم گرفتار هیجان تبلیغاتی بوده است. اما وقتی در روزنامهای ورزشی کسی خود را لیونل مسی ایران در موسیقی بداند مطمئنا با موجی از هشدارها مواجه خواهد شد.
در همین راستا، علی قمصری، آهنگساز و نوازنده تار، در یادداشتی که به خبرنگاران ارسال کرده، واکنش شدیدی نسبت به عملکرد حافظ ناظری نشان داده است. او که اعتراض خود را به گفتهها و ادعای حافظ ناظری با بیان این جمله که «وقتى جامعه هنر آنقدر سکوت مىکند که قبح ناراستگویى در یک جوان تازهکار از بین مىرود» آغاز کرده است. در ادامه او نوشته است: «مواجهه با هر تبلیغى از حافظ ناظرى (پسر استاد ناظرى)، اشتیاق شنیدن اثرى با عظمت جنگ ستارگان جان ویلیامز را ایجاد مىکند. تبلیغاتى با مختصات آنونسهاى هالیوودى، با اسمهایى مانند «بیگ بنگ»، بعد دوازدهم، سمفونى مولانا و. . . اما از بخت بد حافظ، ایجاد این اشتیاق هزینه اش بالا رفتن انتظارات است که من بهعنوان آهنگساز و نوازنده، متوسط بودن را محیط بر تمامى ارکان آن (استفاده از آکوردهاى محدود و ابتدایى، سردى صداى خواننده، ادیتها و اتوتیونهاى مکرر، سهتار نوازى شبیه گیتار جان مکلافلین که با وجود تاکید حافظ فاقد روح ایرانى است، تمرکز بر معرفى تکنیکها و نه هدف قرار دادن تکنیک براى رسانایى پیام و…) مىبینم. علاوهبر آن بعد از اینکه با ادعاهایى مانند نامگذارى یک روز در آمریکا به نام حافظ ناظرى، اثر شماره یک کلاسیک جهان، تقدیر دانشگاه استنفورد، شباهت نوازندگىاش با استاد شهنازى، قابل درک شدن موسیقىاش در بیست سال آینده توسط مردم و اعلام اینکه لیونل مسى موسیقى ایران است در روزنامه ورزشى، متوجه شدم که سکوت جامعه موسیقى قبح ناراستگویى را در ایشان ریخته. با این حال تا امروز که توهینهاى ایشان را در مورد تارنوازان و خوانندگان دیدم، عقایدم را بروز نداده بودم. من نمىدانم براساس چه معیارى ایشان با استفاده از کلمه «همه» کل نوازندگان را فاقد اشراف به مکاتب سنتى و خود را (با اینکه طبق اعلام خودشان کارى در این زمینه ارائه نکردهاند)، مشرف به کل سبکها مىدانند؟ آیا ایشان نمىدانند که هنرجوهاى مدرسه موسیقى ردیف دوره عالى استاد شهنازى را اول دبیرستان با اجراى ضربىهاى ایشان از حفظ امتحان مىدهند؟ در صداى خنثى و بىرمق ایشان چه برترىاى بر صداى خوانندگانى نظیر همایون شجریان، علیرضا قربانى، سالار عقیلى، محمد معتمدى، وحید تاج، حسین علیشاپور و. . . است که ایشان را به اعلام نظرى قاطع سوق مىدهد؟ بله فرق صرفا در نبود سایه استوارى چون استاد ناظرى است که هروقت بخواهند از حمایت مالى، اسمى و… شان وام بگیرند. من شخصا از حافظ ناظرى جز یک آلبوم با چند اسم و چند اثر در سایت رسمیشان که با شکایت فرخزاد لایق سازنده اصلیشان مشخص شد، ندیدم.
همایون شجریان هم با افتخار از نام پدرش از راه درست، طورى استفاده کرد که امروز فخر پدرش است. استفاده از هر امتیازى باید پرنسیبل داشته باشد وگرنه شبیه کندن است. راههاى حافظ ناظرى با چنین شیطنتهاى ژورنالیستى به انسداد ختم خواهد شد و اگر بدکردارى هنرى به منزل برسد، باید ریشهها را در آسیبهاى اجتماعى ببینیم.»
* مطلب «چگونه به بمب اتم عشق بورزم»، فرهیختگان شماره ۱۴۶۸، ۱۶ شهریور ۹۳، در نظر منتقدان و استادان هیات داوران جشنواره وبلاگها و وبسایتهای موسیقی، شایسته جایزه بهعنوان نقد ژورنالیستی معتبر شناخته شد.
واگذاری مدیریت اجرایی جشنواره فجر به حمیدرضا نوربخش
گامی سنجیده یا دور از ارزیابی؟
سرانجام اعتراضات به نحوه عملکرد خانه موسیقی باعث شد سیویکمین جشنواره موسیقی فجر به خانه موسیقی سپرده نشود و واسپاری به شخص حمیدرضا نوربخش، خواننده و مدیرعامل خانه موسیقی انجام پذیرد. آنگونه که علی مرادخانی در خبرها اعلام کرده است این حرکت به معنی واسپاری جشنواره فجر به خانه موسیقی نیست. علی مرادخانی ظهر دوشنبه ۹ شهریور امسال در حاشیه اولین روز برگزاری نهمین جشنواره موسیقی جوان در جمع خبرنگاران گفت: «طبق آخرین تصمیمات گرفته شده، آقای حمیدرضا نوربخش بهعنوان مدیر سیویکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر انتخاب شد.» مرادخانی در پاسخ به اینکه مگر قرار نبود خانه موسیقی در این دوره از جشنواره مشارکت نداشته باشد، توضیح داد: «انتخاب آقای نوربخش اصلا ربطی به حضور ایشان در خانه موسیقی ندارد، بلکه این انتخاب براساس شخصیت حقیقی این هنرمند انجام گرفته است.» اعلام کردن نام یک شخص بهعنوان مدیر سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر نوید خجستهای برای کوچک شدن بدنه دولت در وزارت ارشاد است و اینکه وزارتخانه فرهنگ بالاخره میخواهد همان تصمیم وزیر ارشاد را به کار گیرد که بارها اعلام کرده است لازم میداند در ارشاد تنها سیاستگذاری صورت گیرد و کار اجرایی به بیرون از ارشاد منتقل شود.
و حتی اتفاق فرخندهای میتواند باشد؛ چراکه در سالهای گذشته هنرمندان تراز اول یا استادان موسیقی با جشنواره موسیقی فجر میانه خوبی نداشتند و اغلب برای حضور در این جشنواره عذر میآوردند، حال با قبول یک فرد خارج از بدنه دولت، امکان اینکه نظر بسیاری از موزیسینها به جشنواره تغییر کند یا در آن شرکت کنند، وجود دارد.
اما در این میان مساله مهمتری بروز میکند که آیا ساختاری در وزارت ارشاد و معاونت هنری یا دفتر موسیقی برای برگزاری جشنواره فجر تدوین شده است؟ ارتباط ساختاری دفتر موسیقی، معاونت هنری، انجمن موسیقی یا دبیر جشنواره فجر و مدیر اجرایی تازه منصوب شده چگونه خواهد بود؟ نقش دبیر جشنواره چیست؟ آیا مدیریت مالی جشنواره برعهده دبیر جشنواره است یا مدیر منصوبه جشنواره در این مورد اعمال سیاست خواهد کرد؟ آیا پیشنهاد رقم دو میلیارد تومانی برگزاری جشنواره به هر فردی امکانپذیر است؟ آیا اگر گروه یا افراد دیگری برای مدیریت جشنواره فجر اعلام آمادگی کنند روی پیشنهاد آنان فکر خواهد شد؟ سابقه اجرایی مدیران چه تاثیر و ضمانتی در حسن اجرای جشنواره خواهد داشت؟ دعوت از گروهها به سلیقه دبیر جشنواره خواهد بود یا مدیر هم اعمال نظر خواهد کرد؟ آیا انتخاب مدیرعامل خانه موسیقی عملا واگذاری جشنواره به خانه موسیقی نیست؟ و نقش انجمن موسیقی و دفتر موسیقی وزارت ارشاد در برگزاری جشنواره چه خواهد بود؟
اینها سوالاتی است که باید روزهای اول پاسخ داده میشد تا برای همه مشخص میشد وزارت ارشاد تا چه اندازه در برونسپاریها اندیشیده شده برخورد میکند. و حالا باید تا جشنواره صبر کرد.
دیدگاه خود را بگذارید